بهار آمد آینه ها را تمیز کنیم

شعر “بهار آمد آینه ها را تمیز کنیم” از شاعر “علی ناصری”

بهار آمد آینه ها را تمیز کنیم
بیایید امسال آینه هامان را بابخارشوی و نانو تمیز کنیم
وبهتر ببینیم
دیروز زنی را دیدم ،قلب نداشت!!
پرسیدم
نثار شویی معتاد نموده بود
بچه ای را دیدم
سینه مادر مرده ای را می مکید
آقایان خوب فکر کنید
آیا این درد نیست؟!
زن های بی قلب، مردهای بی بخار،فرزندان مرده خور
کفش هایتان را جفت کنید
جور دیگر باید رفت
امسال هم بهار آمد
اندکی سیرند
وبقیه قانع……..
عید را باید سوخت
چون قلب بچه ای که……..
در آغاز قرن پیشرفت
تنها به دنیا می آیند
تنها بزرگ می شوند
ودر آتش قهر روزگار می سوزند
خوب فکر کنید……حالا جواب دهید
جیب خالی……..بیماری……..هزینه بالا
امسال که گذشت ایثار هم مرد
الفاتحه…وسالگرد آن مرحوم
آقایا بیایید …..حداقل بخارشوی باشیم!؟
واز پشت شیشه ها منازلمان خوب ببینیم
واندوه کودکان وامانده قرن هسته ای را حس کنیم
مشکل ما اخبار بیست وسی نیست
مردم خوبی داریم
اینها دار وندارشان ولایت است
وهمین قدرت
وهمین زیباست
و ما خاتم ادیان جهان داریم….وبس
وعالم درید قائم آل محمد(عج)است